دانلود رمان شروع تلخ

دانلود رایگان رمان شروع تلخ PDF و APK اندروید با لینک مستقیم
نسخه کامل قابل اجرا بر روی موبایل و کامپیوترنویسنده رمان.فاطمه
چکیده ای از رمان.
بهار – آروم باش سوگند من غلط کردم
تورو خدا اروم باش
خونریزی داری
چشمام سیاهی میدید … دیگ جون حرف زدن نداشتم
بهار سرمو رو پاهاش گذاشت
بی حون چشمام رو هم افتاد
بهار- سوگند … سوگند
*
*
*
چند بار پلک زدم .. چشمامو باز کررم
نگاهی به سقف سفید بالا سرم کردم
اروم لب زدم : آب
بهار- خوبی ؟؟
بزار برات اب بریزم … تو لیوان اب ریخت داد دستم
کمکم کرد چند قورت از آبو خوردم
نگاه بی جونی بهش کردمو گفتم : کی مرخص میشم
با گریه نگام کردو گفت : دکتر گفته به طرز وحشیانه باهات … داشته خیلی بهت فشار اومده
الهی بمیرم برات …
– بسه بهار گریه نکن
به مامانم که نگفتی ؟؟
مریض شدم
بهار- نه
– تا کی باید اینکارو انحام بدی ؟؟
تا حامله شم
بهار- یا حسین .. حامله براچی
تو میخوای مادرتو دق بدی .. یا که نجاتش بدی
– اون نمیفهمه تا ۵ ماه اولو … بعدش یکاری میکنم
بهار – چرا حامله ؟
– از اون خر پولان .. وارث میخوان
زنشو دوست داره .. خانوادش اصرار دارن که دوباره ازدواج کنه
اونم نمیخواد دل زنش بشکنه … دور از چشم همه منو صیغه کرده تا بچه دار شم
بچرو تحویل میدمو .. تموم
بهار- همین .. تموم ؟؟
– بهار من فکرامو کردم .. خودتم میدونی نمیتونی جلومو بگیری
پس انقد مثل مادربزرگا وز وز نکن
دیدگاه خود را بگذارید