دانلود رمان غروب خورشید

دانلود رایگان رمان غروب خورشید PDF و APK اندروید با لینک مستقیم
نسخه کامل قابل اجرا بر روی موبایل و کامپیوترنویسنده رمان.پرنیا اسد
چکیده ای از رمان.
مامان رفت سمت در و منم همراهش رفتم. اول یه خانم مسنی که خیلی شیک پوش بود اومد داخل با مامان با عشوه روبوسی کرد. یه خانم سفید دارای قد متوسط باچشمهای سبز. اومد سمتم روبوسی کرد که اصلا روبوسی نمیکرد بهتر بود این داشت هوا رو بوس میکرد. یه سلام آرومی زیرلب گفت.
من-سلام خوش اومدید.
لبخند ملیحی زد و وارد شد
و بعدش یه مرد وارد شد. این هم حتما پدرشه. مرد قدبلند که روی صورتش ته ریش داشت.
و موهاش جو گندمی بود با چشمای سبز اول به مامان باخوشرویی سلام کرد وبعدش رسید به من
-سلام دخترم
من-سلام خوش اومدید بفرمایید داخل
-زنده باشی… و رفت داخل
تا اونجایی که مامان میگفت اسم پسره آریا ارجمند بود..
دیدگاه خود را بگذارید