دانلود رمان وانیا و خلیل

دانلود رایگان رمان وانیا و خلیل PDF و APK اندروید با لینک مستقیم
نسخه کامل قابل اجرا بر روی موبایل و کامپیوترنویسنده رمان.سانیا
چکیده ای از رمان.
صدای ضربه زدن به در رشته ی افکارمو پاره می کنه بی توجه به در زدن و شخص پشت در،طاق باز رویِ تخت دراز کشیدم.
یارو ول کن نبود؛هر ثانیه،دو بار تق تق به در می کوبید.بدون اینکه از جام جم بخورم،با صدایی که به طرف برسه،گفتم-چیه؟
در باز شد و هینا با اون شکم کوچکش داخل اتاق شد؛چند ماهیه که حامله شده
خواست احترام بزاره اما اجازه ندادم؛
-من چند بار به تو بگم؟با این وضعت لازم به احترام نیست.
-عادت کردم ملکه.بانو نینا گفتن برید پیششون.
-فکر کنم لحن ادبیه میترا داره روی شما هم اثر می کنه…بهش بگو حوصله ندارم.
-گفتن خیلی ضروریه و اگه نیومدین…
حرفشو قطع کرد.
دیدگاه خود را بگذارید